• وبلاگ : برگ خاطره
  • يادداشت : آدرس جديد وبلاگ
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + نرگس 

    ببخشيد الان که داشتم تو سايتات نگاه ميکردم ديدم سرت حسابي شلوغه .نميدونم دست خودم نبود انگار بيخود و بيجهت روت غيرت دارم.اعصابم خرد شد.اومدم بگم دوست دارم ازت خبر داشته باشم بهم ايميل بزن.شايدم شعرامو واست فرستادم.اگه بخواي.....

    بعدم اينکه اره زمان گذشته منم هيچ حقي درباره شما ندارم پس لطفا اگه جوابمو دادي خيلي محتاتانه جواب بده چيزي نگي من يادم قديما بيوفتم.چون روحيه ام زود خراب ميشه.عين چيني بند زدس.مرسي

    + نرگس 

    سلام به خاطره ها و اونايي که از خاطره هاشون لذت ميبرن.

    اميدوارم حالتون خوب باشه و موفق باشيد كه حس ميكنم هستيد

    نميدونم چي بايد بگم عين نامه هاي آبدوخياري بگم اگر از احوال ما خواسته باشيد كه نمي خواهيد خوبيم.زندگي ميگذرد كند و بي رمق...........

    راستي خيلي وقت بود مي خواستم از شما خبر بگيرم دسترسي به جايي نداشتم.شمارتون هم كه قطعه يعني همون پارسال همون فردايي كه صحبت كرديم تماس گرفتم گفتن واگذار شده.ايرانسل رو هم پاك كرده بودم يادم نمي اومد.حالا مهم نيست..........

    خيلي خوشحالم.حس ميكنم خيلي بزرگ شدي.به خيلي از خواسته هات رسيدي.چون آدم فعالي هستي.الان كه دارم مينوسم بدنم داره ميلرزه هيجان شديدي دارم.آره ديگه.زمين گرده آدما ميرسن به هم.خوشحالم

    نمي دونم حالا خودت هستي يا نه

    آخه از اينا قطع اميد كردم......صبحم كه ميامم مدرسه ميام اينترنت
    ما كه امتحانامون تموم شد.........شما موفق باشيد.!!!!!!!!!!
    سلام تازه خوندم مرسي........