امروز هوا زخمی است ومن دلتنگ.....مولای من درد این زخم جانکاه نفسم را بریده است ،امروز به یادگار دردی را می نگارم تا شاید نگاهم کنی اما(تاوان دل سپردن اگر زنده مردن است......خوشبخت کسی که زودتر از این جهان گذشت)
آیا هرگز آفتاب بی مضایقه خواهد تابید؟؟؟؟!!!!!!!!!!!
الهم عجل لولیک الفرج
باز آمدم به سویت با بالهای زخمی
اشکی به چهره اما باهای های زخمی
می خوانم از فراقت،از حس اشتیاقت
آیا شنیده یوسف با این صدای زخمی؟
بنشین به دیدگانم،محبوب مهربانم
هرچند می نشینی بر قابهای زخمی!
خواهم به سویت آیم اما نمی توانم
زنجیر گشته عشقت بر دست وپای زخمی
گاهی تو را سرایم،گه غرق موج دریا
دردی ز عشق دارم،با آه های زخمی
آیا که می توانم آسان غزل سرایم؟
در وصف روشنایی با این هجای زخمی!؟
دیریست زخم هجرت آتش زده به جانم
کاش آسمان ببارد در این هوای زخمی!